{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
چشمان زمین دوباره تر خواهد شد ماه از سر شب بدون سر خواهد شد تاریخ دوباره به خودش می لرزد شق القمری بزرگتر خواهد شد . . .
فریاد حسین را شنیدیم همه / از کوفه به سوی او دویدیم همه رفتیم به کربلا ولی برگشتیم / از شمر امان نامه خریدیم همه . . .
محرم در حریم کربلاتندیس شد محرم همره نام حسین تقدیس شد محرم با حسین اشک است وخون محرم با حسین دشت جنون
خود را چو ز نسل نور می نامیدند رفتند و به کوی دوست آرامیدند سیراب شدند زآن که در اوج عطش آن حادثه را به شوق آشامیدند . . .
محرم باز هم نوبت توست / که بگشایی تمام خاطراتت ز ایامی که در آن بود شیون / گهی نالیدن و گه سر بریدن . . .
تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست این جلوه ی جان در همه عالـم باقیست ازنـالـه ی نـیـنــوای یـاران حسـیـن همواره به لب زمـزمه ی غم باقیست . . .
باز محرم رسید، این من و گریههایم / رفع عطش میکند، فرات اشکهایم باز محرم رسید، دلم چه ماتمزده / کسی میان این دل، خیمه ماتم زده فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
باز محرم رسید، شدم چه حیران و مست از این همه عاشقی، دوبارهام مست مست باز محرم رسید، شهر سیهپوش توست دل، نگران رنج خواهر مظلوم توست
رعرش مجلس غم ارباب عالم است / مشکى بپوش اى دل شیدا محرم است غش کرد فاطمه به خدا محتشم بس است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
هنگام محرّم شد و هنگام عزا، های برخیز و بخوان مرثیت کرببلا، های پیراهن نیلی به تن تکیه بپوشان درهای حسینیه ی دل را بگشا، های
الا ای عاشقان دیگر، غم عالم نمایان شد دگر غمها ز داغ او، برایم سهل و آسان شد ز چشمم اشک می ریزد، ز قلبم خون عاشورا سبوی عین و شین و قاف، به روی دست مستان شد
محرم شد از غم نگاهم گرفت به سوزانترین اشک، آهم گرفت شکست در گلو بغض سوزان من و عطر حسین روح و جانم گرفت فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
در محرّم، مردمان خود را دگرگون می کنند / از زمین آه و فغان را زیب گردون می کنند گه به یاد تشنه کامان زمین کربلا / جویبار دیده را از گریه جیحون می کنند
خواهم ز خدا که بی ولایم نکند / غرق گنهم ولی رهایم نکند یک خواسته دارم از تو حسین / در هر دو جهان از تو جدایم نکند
دوباره فصل غم اومد ماه اشک و شبنم اومد شهر ما مشکی به تن کرد عاشقا محرم اومد
سالها گفتیم ما از کربلا از شهید عشق و میدان بلا از غمش بر سینه و بر سر زدیم بوسه بر گهواره اصغر زدیم باز هم گفتیم: مظلوما حسین بی کس و بی بال و پر، تنها حسین
چشمان زمین دوباره تر خواهد شد ماه از سر شب بدون سر خواهد شد تاریخ دوباره به خودش می لرزد شق القمری بزرگتر خواهد شد . . .
فریاد حسین را شنیدیم همه / از کوفه به سوی او دویدیم همه رفتیم به کربلا ولی برگشتیم / از شمر امان نامه خریدیم همه . . .
محرم در حریم کربلاتندیس شد محرم همره نام حسین تقدیس شد محرم با حسین اشک است وخون محرم با حسین دشت جنون
خود را چو ز نسل نور می نامیدند رفتند و به کوی دوست آرامیدند سیراب شدند زآن که در اوج عطش آن حادثه را به شوق آشامیدند . . .
محرم باز هم نوبت توست / که بگشایی تمام خاطراتت ز ایامی که در آن بود شیون / گهی نالیدن و گه سر بریدن . . .
تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست این جلوه ی جان در همه عالـم باقیست ازنـالـه ی نـیـنــوای یـاران حسـیـن همواره به لب زمـزمه ی غم باقیست . . .
باز محرم رسید، این من و گریههایم / رفع عطش میکند، فرات اشکهایم باز محرم رسید، دلم چه ماتمزده / کسی میان این دل، خیمه ماتم زده فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
باز محرم رسید، شدم چه حیران و مست از این همه عاشقی، دوبارهام مست مست باز محرم رسید، شهر سیهپوش توست دل، نگران رنج خواهر مظلوم توست
رعرش مجلس غم ارباب عالم است / مشکى بپوش اى دل شیدا محرم است غش کرد فاطمه به خدا محتشم بس است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
هنگام محرّم شد و هنگام عزا، های برخیز و بخوان مرثیت کرببلا، های پیراهن نیلی به تن تکیه بپوشان درهای حسینیه ی دل را بگشا، های
الا ای عاشقان دیگر، غم عالم نمایان شد دگر غمها ز داغ او، برایم سهل و آسان شد ز چشمم اشک می ریزد، ز قلبم خون عاشورا سبوی عین و شین و قاف، به روی دست مستان شد
محرم شد از غم نگاهم گرفت به سوزانترین اشک، آهم گرفت شکست در گلو بغض سوزان من و عطر حسین روح و جانم گرفت فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
در محرّم، مردمان خود را دگرگون می کنند / از زمین آه و فغان را زیب گردون می کنند گه به یاد تشنه کامان زمین کربلا / جویبار دیده را از گریه جیحون می کنند
خواهم ز خدا که بی ولایم نکند / غرق گنهم ولی رهایم نکند یک خواسته دارم از تو حسین / در هر دو جهان از تو جدایم نکند
دوباره فصل غم اومد ماه اشک و شبنم اومد شهر ما مشکی به تن کرد عاشقا محرم اومد
سالها گفتیم ما از کربلا از شهید عشق و میدان بلا از غمش بر سینه و بر سر زدیم بوسه بر گهواره اصغر زدیم باز هم گفتیم: مظلوما حسین بی کس و بی بال و پر، تنها حسین
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}